چشمم را باز میکنم، خودم را در شهری میبینم که در آن فرصتی برای ترسیدن نیست. حالا من ماندهام و امانتیهای عمو یونس، یک کیسه پر از رقعه و قلم و یک شمشیر. مطمئنم همه اینها مرا به فرار از تاریکی ترس و رسیدن به روشنایی راهنمایی خواهند کرد. اما چطور...؟!
محصولات مرتبط
مدیر پروژه | |
نویسندگان | احمدرضا امیری سامانی/ مرضیه مولوی |
تصویرگر | مرتضی محمد |
ویراستار ادبی | بنفشه رسولیان |
طراحی و کتابسازی | استودیو کمیکا، سعید داداشی/ حجت حسنی |
چاپ | اول، 1402 |
تیراژ | 2000 نسخه |
تعداد صفحه
255 صفحه
دیدگاه خود را بنویسید